جمعیت:
طبق آمار گرفته شده کل جمعیت نیمبلوک حدود 5010 نفر وتعداد خانوار آن 1351 می باشد.
فرهنگ و گویش :
فرهنگ مردم نیمبلوک آمیخته ای از ملی وطنی و دینی که ضرب المثلها و آداب و رسوم و رفتارهای اجتماعی به خوبی مبین آن است که تاکنون هویت خود را حفظ کرده و در عین حال مردمی آرام،محتاط،قانع،ساده وخونسرد ، دانش دوست و بادیانت دارد
رسومات رایج این شهر:
اهالی با صفای شهر نیمبلــوك اسفندماه اصطلاحاً ماه نوروز میگویند.
شیرینی پزان، نان پزان، كدورتزدایی، پرداخت دین، فاتحهخوانی خانه تكانی سال نو و آماده كردن آجیل شب عید مانند كشمش، عناب، نقل، پخته و ... و تفت دادن یا شور كردن تخمه و پسته و دید و بازدید بزرگان فامیل و اقوام از مراسم مرسوم در این ایام است كه با شور خاصی انجام میشود.
كاشتن سر سبزی یا به قول نیمبلوكی ها سر سوزی یكی از آیینهای پا بر جا در ایام عید است كه حدود یك ماه مانده به عید در ظرفهای كوچك یا بزرگ مقداری جو، گندم، عدس یا ماش میكارند تا روز عید سر سبز باشد.
برخی نیز روی جدارههای كوزههای سفالی سر سبزیهای بسیار زیبا و دلربایی به وجود میآورند. در بعضی از خانوادهها هم به نیت سلامتی افراد خانواده برای هر یك از آنها یك سر سبزی میكارند.
پاكیزه بودن در هنگام ورود سال نو نیز از آدابی است كه اهالی نیمبلوک مقید به انجام آن هستند و اعتقاد دارند كه سال نو را باید با تنی پاك آغاز كرد.
حنا بندان یكی دیگر از مراسم مردم این شهر است كه درگذشته و در مواقع مختلف از جمله نوروز انجام میشده است.
هنوز هم گروهی از مردم به ویژه بزرگسالان با آمدن عید نوروز با رنگ كردن موهای سر و انگشتان خود با حنا به استقبال نوروز میروند.
یكی دیگر از مراسم شهر نیمبلوك رسم شاه مولایی (كه اكنون به جشن عاطفه ها تغیی نان داده)مرسوم است و انجام آن بدین ترتیب است كه چند روز مانده به نوروز افراد خیر و معتمدان محل با مراجعه به ثروتمندان اقدام به تهیه اجناس مورد نیاز نیازمندان كرده و آنها را بین افراد نیازمند تقسیم میكنند.
اهالی نیمبلوك قدیم اعتقاد داشتند كه شام شب عید به هر قیمت كه شده باید پلو باشد.
فقیر و ثروتمند خود را مقید به تهیه و پختن پلو در شب عید میدانستند.
این هم از رسومی است كه امروزیها شاید با شنیدنش به تعجب و خنده وا داشته شوند چرا كه بسیاری در قدیمالایام استطاعت تهیه پلو و حتی نان گندم را برای یك هفته هم نداشتهاند چه رسد برای همه سال و تنها نوروز به نوروز، آن هم با كلی سختی و مشقت چشمشان به پلو میافتاده است.
سمنوپزان یكی دیگر از مراسمهای پر رنج و زحمت، پرطرفدار و تشریفاتی نوروز است كه برای انجام آن 40 تا 50 روز مانده به نوروز خانمها ظرفهایی وسط حیاط یا پشت بام میگذاشتند تا از آب باران پر شود همزمان نیز مقداری گندم در پارچههای سفید و نازك به نام صافی میریختند تا در آب خیس شود یا اینكه روی تگیجه (تشت مانندی پهن و بافته شده از ساقههای گز) میگذاشتند و پیوسته آن را با آب نگه میداشتند تا گندمها جوانه بزنند.
پس از این كار آنها را در جایی پهن میكردند تا خشك شود و برای آسیاب كردن یا (دستاس) آماده شود پس از الك كردن آردها آن را با مقداری آرد معمولی مخلوط میكردند.
نزدیكیهای عید آردها را خمیر و با انواع ادویه مثل زردچوبه، دارچین و سیاه دانه و كراویه مخلوط میكردند.
با آماده شدن آرد آن را به صورت گردههای كوچك یا بزرگ درآورده، در دیگچههای مسی به نام (قلیف) گذاشته روی اجاق پر از آتش میگذاشتند و روی قلیفها را نیز با آتش میپوشاندند و پس از آماده شدن آنها را به تكههای مناسب تقسیم و به همراه آجیل از میهمانان نوروزی پذیرایی میكردند.
* خرید لباس عید
از یكی دو ماه به نوروز مانده مردمان نیمبلوك به بازار میروند و لباس عیدشان را میخرند، پارچههایی معمولاً خریداری میشود كه دارای رنگ روشن و سرخ یا زرد باشد و معتقد بودند اگر لباس را خودشان بدوزند پارچه آن را روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی كنند و نیز معتقد هستند كه روز پنجشنبه ساعت سنگین است و لباس مدتی روی دست میماند تا دوخته شود.
روز سه شنبه اگر بریده شود نصیب دزد یا مرده شور میشود و روز چهارشنبه میسوزد.
وسایل خانه نیز باید عوض و یا تمیز شود.
* خانه تكانی یا رفت و روب
یكی دو هفته پیش از عید خانه تكاتی یا رفت و روب انجام میگیرد و مجدداً اثاثیه را جابهجا میكنند و گردگیری میكنند و دوباره آنها را میچینند.
* روز نخست عید
سفره سفیدی به عنوان سفره هفت سین در صبح نخستین روز فصل بهار یعنی نوروز در خانه به سمت قبله پهن میشود، قرآن، آیینه و شمعدان، سركه، سیر، سماق، سنجد، سیب، سه پسته و سیاهدانه هفت سین انتخابی این سفره هستند.
همچنین اقلام دیگری همچون سرسبزی، كاسه آب، تخم مرغهای رنگ كرده و پیاله ماست مَشكی، سبزی تفت داده شده، انواع شیرینی، آجیل و تنقلات رنگارنگ، كاسه آش، نان خشك و میوههای خوش عطر و طعم نیز در سفره وجود دارد.
در لحظه سال نو بزرگترهای خانواده قرآن و دعا میخوانند و كوچكترها نیز ضمن دعا منتظر لحظه تحویل سال نو میمانند.
پس از تحویل سال كوچكترها دست بزرگترها و بزرگترها صورت آنها را میبوسند و با تبریك عید نوروز به یكدیگر، بزرگترها به دیگر افراد عیدی میدهند و برای سلامتی حاضران و آمرزش رفتگان دعا میكنند و كام خود را با شیرینی شیرین میكنند.
یكی دیگر از اعتقادات مردم شهر نیمبلوك این است كه بعداز تحویل سال برمزارمردگان حاضر میشوند وباقراءت فاتحه ای عیدی برای اموات میفرستند
* دید و بازدید
از بامداد نوروز دید و بازدیدها آغاز میشود.
در همه خانوادهها رسم است كه به دیدار كسی كه از نظر سن و شخصیت بر دیگران مزیت دارد بروند و دست او را ببوسند و تبریك بگویند و او نیز عیدی كه شامل سكه یا پول است به آنها بدهد. بعضی نیز صبح عید نوروز یك بشقاب گندم برشته كه شامل كنجد، گندم، شاهدانه، نخودچی و كشمش است به اضافه یك بشقاب نان شیرین به اضافه تخم مرغ رنگی یا سكه به كوچكترها میدهند.
* سیزده بدر
روز دوازده فروردین همه وسایل تهیه میشود و هر چه از شیرینیها و آجیلها باقی مانده به همراه گت(گوی سنگینی كه برای سرگرمی تیله بازی میكنند) برای صبح سیزده آماده میشود.
صبح سیزده فروردین همه دسته دسته عازم كوه و باغهای اطراف منطقه خود میشوند چرا كه معتقدند در این روز نباید در خانه ماند زیرا این روز نحس و بدیمن است.
عصر این روز ویژه سبزی گره زدن دخترها است كه در واقع برای گشایش بخت خود این كار را میكنند و اشعاری میخوانند.
سیزده بدر چهارده به تو
سال دگر خانه شو
اون سال دگر كهنه بشو
و......
چنانچه سیزده به ماه رمضان بیفتد مراسم را بعد از تمام شدن ماه رمضان در نخستین جمعه یا نخستین عید انجام میدهند.
بدرود همشهریان عزیز
بانظرات زیبایتان یاریم کنید